کد مطلب:260206 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:304

زهد و بی رغبتی به دنیا
هر اندازه معرفت خداوند در دل فزونی گیرد، شوق لقای او در جان شدیدتر گردد. و هر مقدار شوق لقای آن محبوب حقیقی در وجود انسان شدت یابد، بی رغبتی به دنیا و لذات زودگذر آن در زندگانی او جلوه ی بیشتری پیدا می كند.

ممكن نیست انسان دل در گرو محبت خدای باقی نهاده و نعیم جاودانی آخرت را یقین داشته باشد، با این همه اسیر لذات فانی دنیا باشد و چرب و شیرین زودگذر آن در زندگانی او جلوه ی بیشتری پیدا می كند.

امام حسن عسكری علیه السلام كسی بود كه سجده های طولانیش شب را به سحر پیوند می داد و مناجات های عارفانه اش هر دلمرده ی دنیازده ای را حیاتی آسمانی می بخشید. او كه چون جد بزرگوارش امیرالمؤمنین علیه السلام دنیا را سه طلاقه كرده و از نعیم دنیا جز به آن اندازه كه زاد و توشه ی آخرت باشد چشمداشتی نداشت، چگونه می توانست متهم به بهره گیری از لذایذ دنیا و فراموشی یاد خدا گردد؟!

كامل بن ابراهیم مدنی كه برای پاسخی بر شبهه ای كلامی، از سوی گروهی به نزد امام حسن عسكری علیه السلام روانه شده بود می گوید: زمانی كه بر مولایم ابومحمد علیه السلام وارد شدم، جامه ای سپید و نرم و قیمتی بر



[ صفحه 42]



تن او دیدم. با خود گفتم: ولی خدا و حجت او چنین لباس نرمی می پوشد و در عین حال ما را به همیاری و همدلی با برادران دینی می خواند و از پوشیدن چنین جامه ای باز می دارد؟

حضرت بی آنكه من كلامی ابراز كنم، تبسمی نموده و در حالیكه دو آستین خود را بالا می زد، جامه ی مویین سیاه و خشنی را كه در زیر آن لباس و بر روی پوست خود پوشیده بود نشان داد و فرمود: «ای كامل، این برای خداست و آن برای شما.» [1] .


[1] بحارالانوار جلد 50، صفحه ي 253، حديث 7.